بام را برافكن ، و بتاب ، كه خرمن تيرگي اينجاست‌.
بشتاب ، درها را بشكن ، وهم را دو نيمه كن ، كه منم هسته اين بار سياه‌.
اندوه مرا بچين ، كه رسيده است‌.
ديري است‌، كه خويش را رنجانده ايم ، و روزن آشتي
بسته است‌.
مرا بدان سو بر، به صخره برتر من رسان ، كه جدا
مانده ام‌.
به سرچشمه «ناب» هايم بردي ، نگين آرامش گم كردم ، و
گريه سر دادم‌.
فرسوده راهم ، چادري كو ميان شعله و باد،دور از همهمه
خوابستان ؟
و مبادا ترس آشفته شود ، كه آبشخور جاندار من است‌.
و مبادا غم فرو ريزد، كه بلند آسمانه ي زيباي من است‌.
صدا بزن ، تا هستي بپا خيزد ، گل رنگ بازد، پرنده
هواي فراموشي كند.
ترا ديدم ، از تنگناي زمان جستم . ترا ديدم ، شور عدم
در من گرفت‌.
و بينديش ، كه سودايي مرگم . كنار تو ، زنبق سيرابم‌.
دوست من ، هستي ترس انگيز است‌.
به صخره من ريز، مرا در خود بساي ، كه پوشيده از خزه
نامم‌.

بروي ، كه تري تو ، چهره خواب اندود مرا خوش است‌.
غوغاي چشم و ستاره فرو نشست‌، بمان ، تا شنوده آسمان ها
شويم‌.
بدر آ، بي خدايي مرا بياگن‌، محراب بي آغازم شو.
نزديك آي‌، تا من سراسر «من» شوم‌.


موضوعات مرتبط: هر چی دلم بخواد!!! ، ،

تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 | 22:23 | نویسنده : negin |

آدم خلیفه تنهای خدا روی زمین است...

امپراطوری که گاهی باید برگردد به آخرین سلاح اش

"...و سلاح او گریه است"

 


موضوعات مرتبط: اشعار استاد فاضل نظری ، ،

تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 | 21:59 | نویسنده : negin |

 در روزگار شما "آن هایی" است.

خود را با آنها همراه کنید.    

"آن هایی" که چون ابر می گذرند...

 


موضوعات مرتبط: اشعار استاد فاضل نظری ، ،

تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 | 21:56 | نویسنده : negin |

نمیدانم...نمیدانم با کدام اذان از گلدسته های طلایی زندگانیم شنیده شدی...

نمیدانم با کدام ذوق و قریحه واژه شدی...و زاده شدی وبهترین ترانه ی دفتر سپید حضورم را ساختی...

نمیدانم از کدامین چشمه جوشیدی و شراب جاودانگی را از رودخانه خروشان نگاه تو نوشیدم...

نمیدانم چگونه در شوره زار وجود من جوانه زدی ...رشدکردی...و تنهاترین وعاشقترین شقایق شدی...

نمیدانم...و فرقی هم نمیکند...

حالا که از بیراهه های راه به من پیوستی و من را به اصلی ترین مسیر زندگی بردی...

حالا که مرا مشمول حس آزادگی حضورت کرده ای...

حالا که هستی و با من در کوچه باغ های زندگی زیر برف و باران و رگبارتنهایی قدم می زنی...

دیگر به قبل یا بعد از تو نمی اندیشم...تنها حضورت را همین لحظه و همین ثانیه احساس میکنم...

دستهای سرد وآرامت را در دست می گیرم...وتمام گرمای جهان را احساس میکنم...وبودمان را باز هم...بارها و بارها وبارها نوازش می کنم...

و همچون ترانه های زیبای زمزمه در دشت...هر لحظه زمزمه ات میکنم...وبا تو هستم...با تو...باتو...

 


موضوعات مرتبط: تراشه های قلم من...وسپیدی کاغذ... ، ،

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 | 21:53 | نویسنده : negin |

 

This is the end
این آخرشه
Hold your breath and count to ten
نفستو نگه دارو تا ۱۰ بشمار
Feel the earth move and then
گردش زمین رو حس کن و
Hear my heart burst again
گوش کن قلبم داره دوباره از هم میپاشه
For this is the end
چون که آخرشه
I’ve drowned and dreamed this moment
تو این لحظه خیال بافی میکنم و غرق میشم
So overdue, I owe them.
خیلی دیر شده من بدهکارم بهشون
Swept away, I’m stolen
من دزدم
Let the sky fall, when it crumbles
بزار آسمون بیافته , وقتی خرد شده
We will stand tall
ما پابرجاییم
Face it all together
رو به رو هم دیگه
Let the sky fall, when it crumbles
بزار آسمون بیافته , وقتی خرد شده
We will stand tall
ما پابرجاییم
Face it all together
رو به رو هم دیگه
At skyfall
در سقوط آسمان
Skyfall is where we start
با سقوط آسمان شروع میکنیم
A thousand miles and poles apart
هزار ها مایل و قطب ( فاصله طولانی ) دورتر
When worlds collide, and days are dark
وقتی جهان ها به هم میریزن و روزها تاریک میشن
You may have my number, you can take my name
شاید تلفنم رو داشتنه باشی میتونی اسمم رو صدا کنی
But you’ll never have my heart
ولی هیچ وقت قلبم رو بدست نمیاری
Let the sky fall, when it crumbles
بزار آسمان سقوط کنه وقتی ترک خرده
We will stand tall
ما پرجاییم
Face it all together
رو به رو هم
Let the sky fall, when it crumbles
بزار آسمان سقوط کنه وقتی ترک خرده
We will stand tall
ما پرجاییم
Face it all together
رو به رو هم
At skyfall
در سقوط آسمان
Where you go I go
هرجا بری میام
What you see I see
هر چه رو بنگری نگاه میکنم
I know I’ll never be me, without the security
من میدونم هیچوقت من به دونه امنیت وجود نخواهم داشت
Are your loving arms
آیا دستان عاشقت
Keeping me from harm
منو از آسیب ها دور نگه میداره؟
Put your hand in my hand
دستت رو بزار تو دستم
And we’ll stand
ما هستیم
Let the sky fall, when it crumbles
We will stand tall
Face it all together
Let the sky fall, when it crumbles
We will stand tall
Face it all together
At skyfall
Let the sky fall
We will stand tall
At skyfall

 

 

 


موضوعات مرتبط: متن آهنگهای خارجی ، ،

تاريخ : سه شنبه 3 ارديبهشت 1392 | 19:12 | نویسنده : negin |

دوش چه خورده ای دلا راست بگو نهان مکن
چون خمشان بی گنه روی بر آسمان مکن

باده خاص خورده ای نقل خلاص خورده ای
بوی شراب می زند خربزه در دهان مکن

دوش شراب ریختی وز بر ما گریختی
 بار دگر گرفتمت بار دگر چنان مکن

کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد
ناله کنم بگویدم دم مزن و بیان مکن

ای دل پاره پاره ام دیدن او است چاره ام
او است پناه و پشت من تکیه بر این جهان مکن

هین كژ و راست مي روي، باز چه خورده اي؟ بگو

مست و خراب مي روي، خانه به خانه كو به كو

عمر تو رفت در سفر، با بد و نيك و خير و شر

همچو زنان خيره سر حجره به حجره، شو به شو

با كه حريف بوده اي؟ بوسه ز كه ربوده اي؟

زلف كرا گشوده اي؟ حلقه به حلقه مو به مو

کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد
 ناله کنم بگویدم دم مزن و بیان مکن

ای دل پاره پاره ام دیدن او است چاره ام

 اوست پناه و پشت من تکیه بر این جهان مکن

 


موضوعات مرتبط: متن آهنگ های ایرانی ، ،

تاريخ : سه شنبه 3 ارديبهشت 1392 | 19:5 | نویسنده : negin |

دلت که می لرزید من با  چشام دیدن
تو زل تابستون چقدر زمستونه
هوا گرفته نبود دلم گرفت اون شب
به مادرم گفتم هنوز بارونه ... هنوز بارونه
قطار رد شدو رفت مسافرا موندن
مسافرا که برن قطار میمونه
توبرف بارونی قطار قلب منه
قلب شکسته من توبرف مدفونه
دونه به دونه غمی ریل به ریل شبم
غم توی خونه من هر شبومهمونه
 بگو
شب  بخوابه من بیدارم
من  شبو زنده نگه می دارم
بگو شب بخوابه من بیدارم
من شبو زنده نگه می دارم
یه شب که سردم بود به مادرم گفتم
هوا که سرد میشه یاد تو میفتم
طفلی دلش لرزید دلش دوباره شکست
تو زل تابستون توکوچه برف نشست
مسافرا شعرن تو برف وبارونی
قطار قلب منه چشمتوپنجره هاش
پنجره ها بستن مسافرا خستن
ببار تا دم صبح به فکر هیچی نباش
دونه به دونه غمی غصه به غصه شبم
کاشکی یه روز صبح شه کاش فقط ای کاش
 بگو
شب  بخوابه من بیدارم
من  شبو زنده نگه می دارم
بگو شب بخوابه من بیدارم
من شبو زنده نگه می دارم


موضوعات مرتبط: متن آهنگ های ایرانی ، ،

تاريخ : سه شنبه 3 ارديبهشت 1392 | 19:2 | نویسنده : negin |

زمان مرده است...تنها بقایای ان،غبار روی کتاب خسته ی تاریخ است...

من وتو غرق درهیچ،به هیچ می اندیشیم...

با نگاه هایمان از هیچ سخن میگوییم...

ولیوان خالی از نوشیدنی را سر می کشیم...و به تخت تهی از پارچه وپشم وچوب تکیه زده ایم...

من و توی من تو هرگز ما نخواهد شد...ما همیشه من وتو خواهیم ماند،تنها وجه مشترک من و تو یک "اهنگ دور"...و"هیچ" است...

آرام میگذریم از سیاهی،به روشنی که می رسیم چشمها را فرو میبندیم...

درنگی کردیم...آرزو کردیم...باران بارید...خیس شدیم...بیا...بیا...بشکن دیواره های ذهن مشوشم را...صدایم کن...به فریادت برسم...بشکنم دیواره های ذهن هیچت را...فرار نکن...خیال نکن...بهت نکن...بغض نکن...آری همه چیز رنگ باخته میدانم...چه اهمیت دارد؟...

بیا و در کنار من یک تنه حریف همه ی وزش های عالم باش...سمفونی باد وباران را بخاطر داری؟...داخل واژه ها شو...در واژه ها حل نشو...

آه...بگذار کمی ازحقیقت پیش تر بروم...

چه اهمیت دارد که من و تو هرگز"ما" نشویم؟...به آینه ها نگاه کن،همه من وتو را نشان میدهند...هیچ کدام ما را نشان نمی دهد...چه اهمیت دارد؟ بگذار همچون "مهربانی"اشتباه گرفته شویم...

آری...میدانم غریبه ای هستم از دیاری دیگر...و میدانم غریبه ای هستی از دیاری دیگر...حال هردو "آشنایی" داریم...

دگران می گویند...صبح ها می ایند...چه اهمیت دارد...بگذار ما بگوییم کاش شبها نروند...

آن خدا ما را بس...آسمان ما را بس...قایق منتظر است...دور خواهیم شد از این فصل غریب...دریا منتظر است...دیگر چه اهمیت دارد؟...چه اهمیت دارد؟...

 


موضوعات مرتبط: تراشه های قلم من...وسپیدی کاغذ... ، ،

تاريخ : سه شنبه 3 ارديبهشت 1392 | 18:36 | نویسنده : negin |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.